اس ام اس خاطره

 

 

و بعد از رفتنت تنها من ماندم و فانوسی از خاطره ها کنج طاقچه اتاق …
دود میکند و میسوزد و می سوزاند !!!
.
.
مغز هم دندون داره ، فقط جای غذا ؛ “خـاطــــره” گیر میکنه‌ لاش …
.
.
شاید از مد افتاده باشد
شاید دیگر اندازه ام نباشد
اما همچنان عطر خاطره میدهد پیراهنی که روی شانه هایش اشک ریخته ای !!!
.
.
خاطره یعنی
یه سکوت غیر منتظره میون خنده های بلند …
.
.
یکی از بدترین ظلم هایی که “عطرها” و “آهنگها” به ما میکنن اینه که بدون اجازه گرفتن ، هولمون میدن وسط خاطرات !

.
.
ﺧﺎﻃﺮﻩ الکل ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﭙﺮﻩ !
ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺧﺎﻃﺮﻩ س …
می مونه ﻭ دمار از روزگارت در میاره !
.
.
گاهی عمیقا مایلم «ماهی» باشم !
ماهی حافظه اش هشت ثانیه است ، بی هیچ «خاطره» ای …
.
.
حمله خواهند کرد ، خاطراتی که زبان آدمیزاد نمی فهمند …
.
.
لعنت به بعضی آهنگــــا
به بعضی خیابونــــا
به بعضی حرفـــا
لعنتیا آدمو میبرن به روزایی که واسه از بین بردنـش تو ذهنت ویرون شدی …
.
.
گاهی ارزش واقعی یک لحظه را تا زمانی که به یک خاطره تبدیل نشود نمی فهمیم …
.
.
کسی دست هایت را نمی گیرد …
در جیبت بگذار ، شاید خاطره ای ته جیبت مانده باشد که هنوز گرم است …
.
.
موقع Delete فولدر خاطراتت
ذهنم Error می دهد
گمانم یکی از فایلها در حال اجراست …
.
.
از بعضی از آدمها تنها خاطره می ماند …
از بعضی های دیگر هم هیچ …
خاطره ساختن لیاقت می خواهد !!!
.
.
خاطرات را باید سطل سطل ازچاه زندگی بیرون کشید . . .
خاطرات نه سر دارند و نه ته . . .
بی هوا می آیند تا خفه ات کنند . . .
میرسند . . . گاهی وسط یک فکر . . .
گاهی وسط یک خیابان . . .
سردت می کنند . . . داغت میکنند . . .
رگ خوابت را بلدند . . . زمینت می زنند . . . !!!
خاطرات تمام نمی شوند . . .
.
.
من خاطرت را میخواستم نه خاطـــــــــــــــره ات را …
.
.
یک مشت خاطره جوانه میزند هرشب از بالشی که سنگین شده از اشکهایم …
.
.
ﻫﺮ ﺁﺩمی ﮐﻪ ﻣﯿﺮﻭﺩ …
ﯾﮏ ﺭﻭﺯ
ﯾﮏ جایی
به ﯾﮏ ﻫﻮﺍﯾﯽ
ﺑﺮمبگردد !
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻫﺴﺖ !
ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﺧﺎﻃﺮﻩ !!!
.
.
یه زمانی میرسه که خاطره های خوب هم آدمو دیوونه میکنن …
.
.
چه روزهایی بود روزهایی که تو به من خیانت می کردی و من چه احمقانه حتی به خاطراتمان وفادار بودم …
.
.
لعنت به بعضی خاطره ها که مثل مینهای عمل نکرده توی روحت کاشته شده و با یک حرف می ترکن …
.
.
باران که می بارد با خودم فکر می کنم که تو را قطره قطره برایم آورده اند …
.
.
چه تلخ است علاقه ای که عادت شود
عادتی که باور شود
باوری که خاطره شود
و خاطره ای که درد شود …
.
.
حراج کرده ام ؛ تنهاییم نصف قیمت …
سوگ خاطره ها خرج می خواهد دیگر …
.
.
بعدها وقتی که تنها خاطراتم مانده است ، رهگذر می آید و من نیستم …
.
.
کوله بارمو دارم می بندم برم یه جای دووور که هیچ خاطره ای نداشته باشم !!!

سلام آخر

 

 

سلام ای غروب غریبانه ی دل

سلام ای طلوع سحرگاه رفتن

سلام ای غم لحظه های جدایی

خدا حافظ ای شعر شبهای روشن

خدا حافظ ای شعر شبهای روشن

خدا حافظ ای قصه ی عاشقانه

خدا حافظ ای آبی روشن عشق

خدا حافظ ای عطر شعر شبانه

خدا حافظ ای همنشین همیشه

خدا حافظ ای داغ بر دل نشسته

تو تنها نمی مانی ای مانده بی من

تو را میسپارم به دلهای خسته

تو را میسپارم به مینای مهتاب

تو را میسپارم به دامان دریا

اگر شب نشینم اگر شب شکسته

تو را میسپارم به دریای فردا

به شب میسپارم تو را تا نسوزد

به دل میسپارم تو را تا نمیرد

اگر چشمه واژه از غم نخشکد

اگر روزگار این صدا را نگیرد

خدا حافظ ای برگ و بار دل من

خدا حافظ ای سایه سار همیشه

اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم

خدا حافظ ای نو بهار همیشه

 

مرداب

 

هيچ كی نميدونه، چه داغونه دلم ،بی اون تو اين خونه

هيچكی نميدونه، يه ديونه شدم ،حالم پريشونه

چند روزه بي تابم، نمی خوابم ،مثه مرده تو مردابم

بی اون يه مجنونم،يه ديونم،ديگه حتی نميخونم

دلم و چه آسون شكسته،اون ديگه به من دل نبسته

دل من يه گوشه نشسته،ديگه نميتونه بسه

منو اون ارزون فروخته،به يكي چشماشو دوخته.

 دل من بد جوری سوخته،اون منو ارزون فروخته

.
هيچ كی نميدونه،چه داغونم،...................

 

 

حال که عزم رفتن داری پس برو

 

 

رگ خواب

 

رگ خواب این دل تو دست تو بوده

ترک های قلبم شکست تو بوده

منو با یه لبخند به ابر ها کشوندی

با یک قطره اشکت به آتیش نشوندی

مدارا نکردی با دلواپسیم و

ندیده گرفتی غم بی کسیمو

با این آرزویی که بی تو محاله

یه شب خواب آروم فقط یک خیاله

چقدر حیفه این عشق همینـــجور هدر شه

یکی از منو تو  ، بره در به در شه

باید سر کنم با همینــجای خالی

حالا تو نبودم بگو در چه حالی؟

مدارا نکردی با دلواپسیم و

ندیده گرفتی غم بی کسیمو

با این آرزویی که بی تو محاله

یه شب خواب آروم فقط یک خیاله

 

نارفیق

 

به ادامه مطلب توجه فرمایید

 

ادامه نوشته

اونی که...

 

اونی که مدعی بود عاشقته

تو رو تو فاصله ها تنها گذاشت

بی خبر رفتو تو این بی راهه ها

ردپاشم واسه چشمات جا نذاشت

آه ......... دل رو سوزوندی

آه .......... چرا نموندی

من و هر ثانیه و جنون تو

واسه من همین خیالت هم بسه

بذار جاده ها اشتباه برن

ما که دستمون به هم نمی رسه

با حریر پیله های کاغذی

واسه من جاده رو ابریشم نکن

من به پروانه شدن نمیرسم

حرمت فاصله مونو کم نکن

آه ......... دل رو سوزوندی

آه .......... چرا نموندی


اس ام اس دلتنگی

اس ام اس دلتنگی

خدایا

این دلتنگی های ما را هیچ بارانی آرام نمیکند

فکری کن

اشک ما طعنه میزند به باران رحمتت .

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

هر لحظه هرجا که میرم حس نگاهت با من

این دل بیطاقتِ من قیده تورو نمی زنه

بذار یبار نگات کنم از جونو دل‌ صدات کنم

هرچقدر دلتنگی‌ دارم هدیه به اون چشات کنم

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

کاش می توانستم تمام دلتنگیهایم را بر کوله بار خدا میریختم تا با تنهائیش به

کول بکشد

بدون هیچ خمی بر ابرو

اما افسوس که داده را پس نمیگیرد

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

دلم برایت تنگ شده !

می خواهم آنقدر اشک بریزم

تا غبار فاصله از قلبم تمیـــز شود .

ولی می ترسم …

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

باران کـه میبـارد…… دلـم بـرایت تنـگ تـر می شـود….. راه می افـتم … بـدون ِ چـتـر … من بـغض می کنـم ….آسمـان گـریـه ..

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

من وجودم به تو مدیون و دلم مامن توست

آرزویم نظری روی تو و دیدن توست

من اگر دور ز تو هستم و دلتنگ شدم

با صدای خوش تو غرق در آهنگ شدم . .

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

میگن دلتنگی قشنگ ترین هدیه ی عشقه

حالا من با این هدیه ی قشنگ تو چیکار کنم!؟

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

نقــاش خــــوبی نــــبودم…
..
اما
..
ایــن روزها…
..
به لطـف تــــــــــو…
..
انـــتظار را
..
دیـــدنی میکــشـم

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

من و این داغ در تکرار مانده

من و این عشق بیدار مانده ،

مپرس

از من چرا دلتنگ هستم

دلم بین در و دیوار مانده . . .

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

من حسرت دیدار تو دارم به که گویم
از بهر تو من ابر بهارم به که گویم

غیر از تو کسی را به خدا دوست ندارم
از نرگس چشم تو خمارم به که گویم

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

به نام خدائی که هستی را با مرگ ، دوستی را یک رنگ

زندگی را با رنگ ، عشق را رنگارنگ ، رنگین کمان را هفت رنگ

شاپرک را صد رنگ ، و مرا دلتنگ تو آفرید . . .

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

سفر مگو که دل از خود سفر نخواهد کرد
اگر منم که دلم بی تو سر نخواهد کرد
من و تو پنجره های قطار در سفریم
سفر مرا به تو نزدیکتر نخواهد کرد

 – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

نمیدانم چرا بیمارم امشب
سکوتی خفته در گفتارم امشب
غم اشک دلم آهسته می گفت
پریشان از فراق یارم امشب .

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

دست من کوتاه از دیدار توست
قلب من اما همیشه یاد توست .

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

هرگاه دلت یاد کسی کرد و فرو ریخت ، آنگاه به یاد آر که من نیز به یاد تو چنینم

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

من بودم;

تو

و یک عالمه حرف…

و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد!!!

کاش بودی و

می فهمیدی

وقت دلتنگی

یک آه

چقدر وزن دارد…

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

لطفا هی نپرس دلتنگی چه معنی دارد ؟
دلتنگی معنی ندارد …
درد دارد

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

دل من تنگ تو است

صندلیهای حیاط

پر برف دیشب …

و تو کی می آیی؟

که شود آب همه برفهایی

که نبودت را فریاد زده !

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

نگاهت کافیست تا دوباره در هوای آمدنت بمیرم ، تو همیشه دعوتی ، راس ساعت دلتنگی

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

دلتنگی احساس قشنگیه

وقتی بدونی اونیکه دوسش داری

هیچوقت فراموشت نمی کنه

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن در جاده ای که در آن هیچ بادی نمی وزد …

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

نگاهم کن که چشمانت قشنگ است

صدایم کن که دل در سینه تنگ است

مرا با خود ببر آنسوی غربت

که اینجا شیشه هم از جنس سنگ است

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

چقدر سرد است!

وقتی…

دلتنگتم و نیستی

- – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – – –

اشکهایم که سرازیر میشوند……

دیری نمی پایدکه قندیل می بندد…

 

عجیب سرد است هوای نبودنت

شبهای تنهایی

 
دارم حس میکنم بی تو چقدر خالی شده دنیام
یه لحظه جای من باش و ببین بی تو چقدر تنهام
نگو قسمت همین بوده نگو تقصیر تقدیره
چرا اون لحظه های خوب داره از یاده تو میره
سکوت من یه فریاده واسه قلبی که خاموشه
تو این دلخستگی یادت هنوز با من هم آغوشه
تو این شبهای دلتنگی من از دنیا گریزونم
تو نیستی و نمیدونی منٍ عاشق پریشونم
کدوم جاده کدوم دریا نشونی از تو میدونه
آخه نبض دل خسته ام فقط با تو غزل خونه
نمیشه بی تو عاشق بود نمیشه دل برید از تو
به تنهایی من برگرد بذار تازه بشم از نو
سکوت من یه فریاده واسه قلبی که خاموشه
تو این دلخستگی یادت هنوز با من هم آغوشه
تو این شبهای دلتنگی من از دنیا گریزونم
تو نیستی و نمیدونی من عاشق پریشونم

قصه ی عشق

 

 

قصۀ عشقی که میگم، عشق لیلای مجنونه


با یه روایت دیگه، لیلی جای مجنونه


مجنون سر عقل اومده، شده آقای این خونه

تعصب و یه دندگیش، کرده لیلی رو دیوونه

اما لیلی بی مجنونش، دق میکنه میمیره

با یه اخم کوچیکِ اون دلش ماتم میگیره

میگه باید بسازه و این مثل یه دستوره

همین یه راه مونده واسش، چون عاشقه مجبورههــه

زوره! عشق تو زوره! احســاس همیشه کوره

هر جا خودخواهی باشه، انصاف از اون جا دوره

 

عاقبت لیلیِ ما، مثله گل های گلخونه

تو قاب سرد شیشه ای، پژمرده و دلخونه

حکایت عشق اونا، مثل برف زمستونه

اومدنش خیلی قشنگ، آب کردنش آسونه

قلب تو خالی از عشقو بی نوره، سوت و کوره

عاشق کشی مرامته، نگات سرده و مغروره

عشقو ببین توی نگاش از کینۀ تو دوره

یه کاری کن تو هم براش، چرا عاشقیتم زورههــه

زوره! عشق تو زوره! احساس همیشه کوره

هر جا خودخواهی باشه، انصاف از اون جا دوره

زوره! عشق تو زوره! احساس همیشه کوره

هر جا خودخواهی باشه، انصاف از اون جا دوره

زوره! عشق تو زوره! احساس همیشه کوره

هر جا خودخواهی باشه، انصاف از اون جا دوره

 

خسته ام از این کویر

 

 

خسته ام از این کویر ، این کویر کور و پیر


این  هبوط  بی دلیل ،  این  سقوط  ناگزیر

 

آسمـان  بی هــدف ،  بادهــای  بی طـرف

 
ابرهای سر به  راه ،  بیدهای  سر به  زیر

 

ای نظاره ی  شگفت ، ای  نگاه  ناگهان !


ای هماره  در نظر ، ای  هنوز بی نظیر !

آیه آیه ات صریح ، سوره سوره ات فصیح !


مثل  خطی از هبوط ، مثل  سطری از کویر

مثل  شعــر  ناگهان ، مثل  گریــه  بی امان

 
مثل  لحظه هــای  وحــی  ،  اجتناب ناپذیر

ای  مسافر  غـریب  ،  در  دیار  خویشتن


با تو آشنا شدم  ،  با  تو  در همین  مسیر !

از کویر سوت و کور ، تا  مرا  صدا  زدی

دیدمت ولی چه دور ! دیدمت ولی چه دیر !

این تویی در آن طرف ،  پشت میله ها رها

این منم در این طرف ، پشت  میله ها  اسیر

دست  خسته ی  مرا ،  مثل  کودکی  بگیر


با خودت مرا ببر ، خسته ام از این  کویر !

 

جــــاذبه . . .

 

جــــاذبه . . .


 
 سیب هـا از چشم درخت اُفتـــــاده اند...


 
 درخت از چشم بــاغ می اُفتــــد...

 

 باغ از چشم باغبـــان...

 

 و باغبان از چشم دنیــا...



  پس جای نگرانــــی نیست،



  این یک امر عادیســت،  اگر من هم از چشم تو افتـــادم...

 

 

 

 

 

 


من همونم که...

 

ميون يه دشت لخت زير خورشيد كوير
مونده يك مرداب پير توي دست خاك اسير
منم اون مرداب پير از همه دنيا جدام
داغ خورشيد به تنم زنجير زمين به پام


من همونم كه يه روز مي خواستم دريا بشم
مي خواستم بزرگترين درياي دنيا بشم
آرزو داشتم برم تا به دريا برسم
شبو آتيش بزنم تا به فردا برسم


اولش چشمه بودم زير آسمون پير
اما از بخت سيام راهم افتاد به كوير
چشم من به اونجا بود پشت اون كوه بلند
اما دست سرنوشت سر رام يه چاله كند


توي چاله افتادم خاك منو زندونی كرد
آسمونم نباريد اونم سرگرونی كرد
حالا يه مرداب شدم يه اسير نيمه جون
يه طرف ميرم تو خاك يه طرف به آسمون


خورشيد از اون بالاها زمينم از اين پايين
هی بخارم مي كنن زندگيم شده همين
با چشام مردنمو دارم اينجا می بينم
سرنوشتم همينه من اسير زمينم


هيچی باقی نيست ازم لحظه های آخره
خاك تشنه همينم داره همراش می بره
خشك ميشم تموم ميشم فردا كه خورشيد مياد
شن جامو پر می كنه كه مياره دست باد

 

چرا...

 

گذشت و سختی

مرداب و رود
 
 
 
مرداب از رود پرسید،چه كردی كه اینچنین زلالی؟رود گفت گذشتم!!

 

 سختی تنهایی رو وقتی فهمیدم كه مترسك به كلاغ گفت،هرچی

دوست داری نوكم بزن ولی تنهام نذار

 

دلم گرفته از...

 

 

دلم گرفته از آدمایی که روبروت ادعای دوستی میکنن ولی پشت سر زیر

 

آب آدمو میزنن دلم از آدمایی که میگن تو دوست سمیمی منی ولی وقتی

 

 دوستای دیگشو میبینه آدمو فراموش میکنن گرفته واقعا نمیتونم چیزی

 

 بگم واقعا چرا؟...

دنیای...

 

 

 

دنیا دنیای رفتن

 

 

دنیای دل شکستن

 

 

اس ام اس بی وفایی

اس ام اس بی وفایی برای کسی که بی وفایی کرده



مگر غير از وفا از من چه سر زد

 كه دل را بي وفا خواندي و رفتي

 مگرغيراز نگاهت به چشمانم كه درزد

 كه از ناز چشم خود ازدل گرفتی 

 

***

قلبم گرفت عزیزم از بس که بی وفایی

تنگ غروب گم شد الماس آشنایی

خواستی ردم کنی تو یک جوری که نفهمم

یک لحظه باورم شد که من چقدر نفهمم

***

بی وفا عشق من
به خدا اشك من
می مونه رو گونه م
تا بیایی پیش من
رفتی و بعد تو
چه زجری كشیدم
هنوز تار موت و
به دنیا نمی دم

***

چه زود ازم خسته شدی چه زود از یاد بردی منو

چه زود یکی دیگه اومد جامو گرفت تو دل تو

بهم وفا نکردی و تیشه زدی به قلب من

منو به غم نشوندی و گذشتی از کنار من

نمیدونم به جرم عشق یه عمره که زندونیم

توی آتیش غم تو یه عمره دارم میسوزم

***


مستم از باده ،که مستی هم بلاست
باده ی عاشق زهر باده جداست
بی وفا ، مستی مگر از باده ی عشقت نبود

کین چنین  دل را شکستی،کین شکستن هم خطاست

***

با دل عاشق بد نکن ای آدم نامهربون / سنگدل و بی وفا نشو ، یه دل داری اینم نشون . .

***


ای مسافر غریبه چرا قلبمو شکستی
رفتی و تنهام گذاشتی دل به ناباوری بستی
حالا من تنها نشستم با نوای بی نوایی
چه غریبم بی تو اینجا ای غریبه بی وفایی

***

دلم گرفته خدایا تو دل گشایی کن
من آمدم به امیدت تو هم خدایی کن

به بوی دلکش زلفت که این گره بگشای
دل گرفته ما بین و دلگشایی کن

***

ﻫـﺰار ﺗﺎ وﻋﺪه دادی ﻧﻴﻮﻣﺪی ﻣﺎ رو ﻛﺎﺷﺘﻲ

‫اﻳﻦ دل ﻣـﻬﺮﺑﻮﻧﻮ ﭼـﺸﻢ اﻧـﺘـﻈـﺎر ﮔﺬاﺷﺘﻲ

‫ﺑـﺮای ﺑـﻲوﻓـﺎﻳـﻲ ﻫـﺰار ﺑـﻬـﻮﻧﻪ داری

‫ﻫﺰار و ﻳﻚ ﺷﻜﺎﻳﺖ از اﻳﻦ زﻣﻮﻧﻪ داری

***

 

سلام ای بی وفای بی مرووت / سلام ای ساز گیتار محبت

سلام کردم نگی تو بی وفائی / وگرنه ما که عاشقیم بی مرووت !!!

***

من که پشت پا زدم به هرچه هست و نیست / تا که کام او ز عشق خود روا کنم

خود را نمیبخشم ، اگر که زین پس به عاشقان وفا کنم . .

***

 

دیدی ای دل که غم عشق دگر باره چه کرد ؟

چون بشد دلبر و با یار وفادار چه کرد . .

***


آخرین حرف دلم : عشق هرگز نمیمیرد مگر اینکه عشاق بی وفا باشند . .

***

آهای رغیب بی رحم عشق منو ربودی / آخه یار بی وفا به یاد من نبودی

حالا داری به عشقت زندگیتو می سازی / غافل از این که اینجا قلبی شکستی . . .

***
خبرت خرابتر کرد جراحت جدایی!
چه خیال آب روشن که به تشنگان نمایی؟

دل خویش را بگفتم - چو تو دوست می گرفتم؛
نه عجب که خوبرویان بکنند بی وفایی!

***

 

دوست خوبه ، نه بی وفا

زندگی خوبه ، نه بی صفا

عشق خوبه ، نه بی معشوق

من خوبم ، نه بی تو !

***

آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا ؟
  بي وفا حالا كه من افتاده ام از پا چرا

***

                   عزیز دلم جدائی مکن / جهان کوچکیست ، بی وفائی مکن

ببخش عاشقت را و منت گذار

***

شنیدم سخن ها ز مهر و وفا ، لیک

ندیدم نشانی ز مهر و وفایی

***

چه امید بندم در این زندگانی / که در نا امیدی سر آمد جوانی

سرآمد جوانی و ما را نیامد / پیام وفایی از این زندگانی . . .

***

همه رفتند از این خانه ولی غصه نرفت ،
این یار قدیمی چه وفایــی دارد ...

***

بی وفایی کن وفایت میکنند با وفا باشی خیانت میکنند

 مهربانی گر چه آیینه ی خوشیست مهربان باشی رهایت میکنند . . .

***


رفیق بی وفا را کمتر از دشمن نمیبینم / سرم قربان آن دشمن که بوئی از وفا دارد . . .

***

به خیال کدامین آرزو ، صفای با تو بودن را از ما گرفتی ای بی وفا ؟

***

 

تو که قصد جدائی کرده بودی  خیال بی وفائی کرده بودی

چرا با این دل خوش باور من زمانی آشنائی کرده بودی . . .

 

***


در وفا هیچ کس استاد نیست ، ولی در بی وفائی همه استادن

چطوری استاد !؟

***


در فلسفه وفا چنین آمده است ، دل وقف شکستن است ، بیهوده نرنج . .

***

 

ناه من گناه بی گناهیست / تمام هستی ام غرق سیاهیست

به هر کس دل دادم بی وفا شد / چو پابندش شدم از من جدا شد . .

***


هر رهگذری محرم اسرار نگردد / صحرای نمکزار چمن زار نگردد

هر جا که رسیدی طرح رفاقت مکش ای دوست / هر بی سر و پا یار وفادار نگردد . . .

***

 

مقصود دلم مهر و وفا بود چنین گشت / گر مقصود دلم جور و جفا بود چه می شد . . . ؟

***


تو که رفتی پریشون شد خیالم / همه گفتند که من دیوانه حالم

نمیدانند که این دیوانه در فکر شفا نیست / که هرچی باشه اما بی وفا نیست . . .

 

***

من ندانستم از اول كه تو بي مهرو وفايي
 عهد نابستن از آن به كه ببندي و نپايي

***

یار دل آزار من وفا نشناسد / راستی عجب نعمتی است یار وفادار . . .

***

ز درد عشق تو با کس حکایتی که نکردم / چرا وفای تو کم شد ، شکایتی که نکردم . . .

***


با دل عاشق بد نکن ای آدم نامهربون / سنگدل و بی وفا نشو ، یه دل داری اینم نشون .

 

***


یار با ما بی‌وفایی می‌کند
بی‌گناه از من جدایی می‌کند

شمع جانم را بکشت آن بی‌وفا
جای دیگر روشنایی می‌کند

***  

وه چه خوب آمدی صفا کردی
چه عجب شد که یاد ما کردی؟
بیوفایی مگر چه عیبی داشت
که پشیمان شدی وفا کردی؟

 

***


یاران به خدا که بی وفایی مکنید

با عاشق دلخسته جدایی مکنید

یا آن که وفا می کنید تا آخر

یا آنکه از اول آشنایی نکنید

***

وفای شمع را نازم که بعد از سوختن

به صد خاکستری در دامن پروانه میریزد

نه چون انسان که بعد از رفتن  همدم 

گل عشقش درون دامن بیگانه میریزد

***


نون و پنیر و چایی ، قصه ی آشنایی ، الهی یاد نگیری هرگز تو بی وفایی ، روی گلهای نرگس

 با یه مداد قرمز ، هزار دفعه نوشتم : زندگی بی تو هرگز !

***

 تو را برای وفای تو  دوست می دارم، و گرنه دلبر پیمانه شکن که فراوان است...

***

کلاس عشق ما دفتر ندارد شراب عاشقی ساغر ندارد بدو گفتم که مجنون تو هستم هنوز آن

بی وفا باور ندارد

***

در رفاقت با وفا بودن شرط مردانگی است / ورنه با یک استخوان صد سگ رفیقت می شوند

***

عشق یعنی رفتن از شهر بهار / با دو چشم تر ب سوی روزگار / عشق یعنی بی وفایی های

یار / عشق یعنی سالها در انتظار

***


 بوسه ات طعم بي وفايي داشت
خنده ات رنگ بي صدايي داشت

 در دو چشمت نبود تصويرم
گويي آن چشم دگر خدايي داشت

***

افسوس که بشکست دلم آنکس که قبله‌گاهم بود

زین روزگار بی وفایی با من یار گرماگرم نگاهم بود

زیر باران زیر فانوس شب در این مهتاب

با اشک خود ترانه بی‌وفایی گویم ز مهتاب ...

***

چندی ست که بیمار وفایت شده ام / در بستر غم، چشم به راهت شده ام / این را تو بدان گر

بمیرم روی / مسئول تویی که من فدایت شده ام

***

شنیدم سخن ها ز مهر و وفا ، لیک

ندیدم نشانی ز مهر و وفایی

***

 

خوشا آنان که در بازار گیتی خریدار وفا بودند و هستند

خوشا آنان که در راه رفاقت رفیق با وفا بودند و هستند . .

***

به بزرگی گفتم زندگی چند بخش است ؟ گفت : دو بخش ، کودکی و پیری ، گفتم : پس جوانی چه شد ؟ گفت : با بی وفایی ساخت با عاشقی سوخت و با جدایی مرد

 

***

من از بازی نور در  وادی بی قلب ظلمت ها نمی ترسم

من از حرف جدایی ها


مرگ آشنایی ها


من از میلاد تلخ بی وفایی ها می ترسم

 

دلم عاشقت نمیشه

دلم عاشقت نمي شه

براي هميشه امروز ، دور اسمت خط كشيدم

با همه بدي و خوبي ، ديگه از تو دل بريدم

تو برام فقط يه خوابي كه تو چشمام خونه داره


تويي اون قصه كهنه كه برام فايده نداره

دلم عاشقت نمي شه ، اينو خوب بدون هميشه

 
كه من از آهن و سنگم ولي تو از جنس شيشه

راه ما با هم يكي نيست ، ما زمين و آسمونيم

برو از دلم جدا شو ، نمي شه با هم بمونيم

برو با خاطره ي خوش از من خسته جدا شو


اينه تقدير من و تو ، گريه بسه ، بي صدا شو

دلم عاشقت نمي شه ، اينو خوب بدون هميشه


كه من از آهن و سنگم ولي تو از جنس شيشه

براي هميشه امروز ، دور اسمت خط كشيدم

با همه بدي و خوبي ، ديگه از تو دل بريدم

تو برام فقط يه خوابي كه تو چشمام خونه داره

تويي اون قصه ي كهنه كه برام فايده نداره

دلم عاشقت نمي شه ، اينو خوب بدون هميشه


كه من از آهن و سنگم ولي تو از جنس شيشه

راه ما با هم يكي نيست ، ما زمين و آسمونيم


برو از دلم جدا شو ، نمي شه با هم بمونيم

برو با خاطره ي خوش از من خسته جدا شو

اينه تقدير من و تو ، گريه بسه ، بي صدا شو

دلم عاشقت نميشه ، اينو خوب بدون هميشه

 
كه من از آهن و سنگم ولي تو از جنس شيشه

 

 

عمر آن بود...

 

عمر آن بود که در صحبت دلدار گذشت          حیف و صد حیف که آن دولت بیدار گذشت

آفتابی زد و ویرانه دل روشن کرد                   لینک افسوس که زود از سر دیوار گذشت

خیره شد چشم دل از جلوه مستانه او

تا زدم چشم بهم مهلت دیدار گذشت.

دوست

دوستم بدار شاید که

 

 فردایی نباشد!